بعد از سه چهارماه بالاخرررره پارک ها بازگشایی شدن و یه وسط هفته ای(ک خلوت باشه) با خانواده آقای جلیلی قرار گذاشتیم ک ناهار بریم پارک خلیج فارس هم از رفتن ب پارک هم داشتن یه همبازی(امیرعلی ومحمدرضا) خییییلی ذوق زده بودین بعد از پارک دل ب بیابون و صحرای اطراف سربندر زدیم برای بار اول امیررضا گلبازی رو تجربه کرد آغاز گلبازی وقتی بود ک توپ تو گلها گیر کرد و بابامحمد برا اوردن توپ تا زانو تو گل رفت مهرانا ترسیده بود وبا گریه میگفت بابا رفته تو گل و گرررریه اما امیررضا جرات پیدا کرد و حسابی گلبازی کرد خیالم راحت بود ک براتون لباس کافی اورده بودم و بعدش تو ماشین عوض کردین روز پرخاطره و خیییلی خوب بود هرچند دو ...